در زندگی بیشتر ما حسرتها و ایکاشهایی وجود دارد که بهخاطر دنبال نکردن شغل رؤیایی، برنامهریزی برای زندگی بهتر یا حتی یادگیری مهارت جدید است. ممکن است هر بار با یادآوری فرصتهای ازدسترفته آه بکشیم و حسرت بخوریم. اما واقعا دلیل این تنبلی و تعویق انداختن فرصتهایمان چیست؟ با نگاه به ۵ بهانهی زیر که منتهی به یک خودارزیابی صادقانه نیز میشود، متوجه خواهید شد که تنها مانع شما برای دنبال نکردن رؤیاهایتان خودتان هستید. آیا شما از ابتدا یک فرد موفق به دنیا آمدهاید یا با تصمیم گیریهای مشخص و دنبال کردن راههای مختلف به موفقیت میرسید؟ واضح است که وقتی به این سؤال فکر میکنید گزینهی دوم به واقعیت نزدیکتر است. شکی نیست که برخی از انسانها در شرایط بهتری نسبت به دیگران به دنیا میآیند. اما حقیقت این است که هر فردی خودش انتخاب میکند که آیا میخواهد به موفقیت برسد یا نه. برخی افراد در بهترین زمان و مکان ممکن قرار دارند، درحالی که عدهی دیگری با تلههای شغلی و حرفهای مواجه میشوند. هیچ راهی برای دانستن مسیر شغلی شما در آینده وجود ندارد. درست است که نمیتوانید خیلی از چیزها را طبق میل خود پیش ببرید، اما میتوانید برخی جنبهها را کنترل کنید. متأسفانه عدهی زیادی از مردم اهل ریسک پذیری نیستند. آنها هر روز از ۹ صبح تا ۵ عصر به محل کارشان میروند و به حقوق ناکافی و شرایط ناپایدار شغلیشان راضی هستند. اگرچه نمیتوان به این مسلک زیاد خرده گرفت، اما بیشتر افرادی که ذهن اقتصادی و تجاری دارند، برای اجرای ایده، شکل دادن به یک کسبوکار یا انجام دادن چیزی که عاشقش هستند، رؤیاهای بیشتری دارند. در این موارد، ۵ بهانهی فراگیر وجود دارد که انسانها را از رسیدن به خواستهی اصلیشان باز میدارد. حال ببینیم این ۵ بهانه چه هستند: ۱. وقتِ کافی ندارم بیشتر مواقع، اولین بهانهای که مردم برای انجام ندادن کارها به زبان میآورند این است که بهاندازهی کافی وقت ندارند. از آنجایی که زندگی امروز درگیریها و مشغلههای خودش را دارد، این یکی از آسانترین بهانههاست. ممکن است در طول هفته میان کار تماموقت، رسیدگی به امور خانوادگی، دوستان و سرگرمیها تنها ۲ یا ۳ ساعت زمان خالی برای خود داشته باشید. بهعبارت دیگر، زمانی برای دنبال کردن رؤیاهای شغلیتان نخواهید داشت، درست است؟ در این دنیا هر کس شرایط خودش را دارد. با وجود این، همیشه راهی برای فرار وجود دارد. بدون در نظر گرفتن محل زندگی، تعداد منابعی که در دسترس دارید یا استعدادهای درونیتان، شما هم مثل همه مردم در طول روز ۲۴ ساعت زمان دارید. آیا فکر میکنید کارآفرینهایی که به هدفشان رسیدهاند بیشتر از شما زمان دارند؟ بههیچوجه. در بیشتر موارد، آنها ۸۰، ۹۰ یا ۱۰۰ ساعت در هفته کار میکنند تا رؤیایشان را به واقعیت تبدیل کنند. به عبارتی، آنها برای چیزی که نسبت به آن اشتیاق دارند، زمان کافی را نیز فراهم میکنند. مهمترین مسئله برای بازدهی مطلوب، اولویت بندی و سازماندهی زندگیتان است. ۴۰ ساعت کار در هفته نمیتواند دلیل مناسبی برای دنبال نکردن رؤیای همیشگیتان باشد. ۲. منابع و امکانات لازم را ندارم دومین بهانهای که زیاد شنیده میشود در مورد کمبود منابع، امکانات و سرمایه است. این محدودیت که از طرف خودمان به ما تحمیل شده، ریشه در این باور دارد که برای انجام کار موردعلاقهتان نیاز به پول فراوان و ارتباطهای زیاد دارید. این موضوع حقیقت ندارد. این بهانه تنها دلیلی برای سر باز زدن از چالشهای جدید است. تمرینی راحت برای شما داریم. در موتور جستوجوگر موردعلاقهتان درمورد کارهایی که با بودجهی شخصی تأمین شده و شکل گرفتهاند تحقیق کنید. ممکن است به موارد اندکی برخورد کنید، اما سریع متوجه خواهید شد کارهایی که با سرمایهی شخصی رونق گرفتهاند بسیار نادر هستند. حتی موفقترین و باارزشترین شرکتها بهندرت از یک استارتاپ با بودجهی شخصی شکل گرفتهاند. در تعداد زیادی از موارد، آنها بهدنبال منابعی در میان دوستان، اعضای خانواده، همکاران یا سرمایهگذاران برای تأمین مالی موردنیازشان بودهاند. این نشان میدهد که شما به داشتن میلیونها دلار پول در حساب پسانداز شخصیتان برای دنبال کردن رؤیاهایتان نیازی ندارید. اگر تنها یک مسئله مهمتر از رقم موجودی حساب بانکیتان باشد، داشتن انگیزه برای موفقیت است. با داشتن اعتماد به نفس کافی، قادر خواهید بود یک منبع مناسب و کافی پیدا کنید. ۳. من برای این کار خیلی جوان یا پیر هستم سن نباید عاملی محدودکننده برای موفقیت شغلی باشد، اما متأسفانه خیلی از مردم از آن کوه میسازند. قسمت جالب ماجرا اینجاست که ما هیچوقت فکر نمیکنیم در سن مناسبی برای دنبال کردن رؤیاهایمان هستیم. وقتی در دههی ۲۰ یا ۳۰ زندگیتان هستید ممکن است فکر کنید: «من خیلی کمسن هستم، به سالهای بیشتری برای پیشرفت احتیاج دارم». وقتی ۴۰ یا ۵۰ ساله شدید با خود میگویید: «من برای امتحان کردن مسیر جدید زیادی پیر هستم». چنین تفکری این سؤال را بهوجود میآورد که پس سن مناسب برای دنبال کردن هدفها چه زمانی است؟ جوابش این است: الان. فرقی نمیکند ۲۱ یا ۶۱ سال دارید، همین حالا بهدنبال رسیدن به رؤیایتان باشید. احتمالا معایبی در جوان یا پیر بودن وجود دارد، اما هر کدام مزیتهای خودشان را نیز دارند. بهعنوان یک جوان ۲۱ ساله، انرژی و اشتیاقی که در شما موج میزند، در سنین بالا کمرنگتر است. اگر ۶۱ سال داشته باشید از دانایی و خرد بیشتری برخوردارید که هنگام شروع کار و فعالیت در شما وجود نداشت. پس سن را بهانه نکنید و تا دیر نشده به فکر برنامهریزی برای هدفهای جدیدتان باشید. ۴. دانش من کافی نیست دلیل خودساخته دیگری که بسیار میان عموم رواج دارد این است که ادعا میکنند برای موفقیت دانش کافی ندارند. این بهانه ریشه در نداشتن اعتماد به نفس دارد که میتواند بسیار هم مخرب باشد. واقعیت این است که هیچکس راجعبه همهچیز نمیداند. اگر استیو جابز تا دانستن همهچیز برای اختراع کامپیوتر شخصیاش صبر کرده بود، تا الان هیچ کاری انجام داده نشده بود. اگر مارک زاکربرگ احساس میکرد که پیش از رونمایی از فیسبوک باید اول از دانشگاه فارغالتحصیل شود، ممکن بود این شبکه اجتماعی هرگز وجود خارجی پیدا نمیکرد. شما فکر میکنید همهی این افراد پیش از دنبال کردن رؤیاهایشان راجعبه همهچیز اطلاع داشتند؟ البته که نه. لازم نیست برای موفقیت، راجعبه همهچیز بدانید. شما با کسانی برخورد خواهید کرد که شما را در برطرفکردن کمبودهایتان کمک میکنند و در این مسیر چیزهای زیادی نیز میآموزید. کافی نبودن اطلاعات برای انجام ندادن کارهایی که دوست دارید و میخواهید انجام دهید، بهانهی مناسبی نیست. ۵. ممکن است شکست بخورم پنجمین بهانه رایج، ترس از شکست است. درواقع، این یکی از فراگیرترین بهانهها بهحساب میآید. در حالی که بیشتر مردم از چهار بهانه ذکرشده در بالا برای دنبال نکردن آرزوهایشان استفاده میکنند، در حقیقت ترس از شکست است که مانع کارآفرینان برای برداشتن قدم بعدی میشود. متأسفانه این بهانه هم دلیل موجهی بهحساب نمیآید. ترسناکتر از دنبال کردن ایده جدیدتان و شکست خوردن در آن، دیدن کس دیگری است که رؤیای شما را دنبال میکند و اتفاقا موفق هم میشود. امکان شکست خوردن همیشه وجود دارد، اما این موضوع نباید شما را از پیشروی دور نگه دارد. همهی افراد موفق در جهان، در هر مرحله از مسیرشان، تجربهی شکست دارند، اما آنها انتخاب کردهاند که دوباره به مسیر هدف بازگردند و تلاش کنند. راهحل چیست؟ محدودیتهای خودساخته را از بین ببرید. هریک از این پنج بهانه اساسا محدودیتی خودساخته برای دنبال نکردن آرزوهایمان هستند. هیچکس دیگری شما را از دنبال کردن رؤیا و هدفتان دور نکرده است. ممکن است شما اینطور فکر نکنید، اما واقعیت این است که تا حد زیادی خود شما موفقیت یا موفقنشدنتان را کنترل میکنید. دوباره نگاهی به این پنج بهانه بیندازید و مشخص کنید کدامیک بیش از بقیه شما را محدود کرده و از تغییر نگاه و تلاش برای انجام کار جدید نترسید. شما از احساس آزادی که همراه با دنبال کردن علاقهتان میآید لذت خواهید برد. چه کسی میداند، ممکن است شما به مفهوم دشوار «موفقیت» دست پیدا کنید.